آش هفته بیجار
اینجا همه چی هست عاشقانه .جک .اسم ام اس .فانتزی .غم .خنده .عکس . سرگرمی .و...
 
دو شنبه 10 تير 1392برچسب:مادر, مادر, :: 17:31 ::  نويسنده : سعید

فدای همه مادرا

 

ساعت ۳ شب بود که صدای تلفن پسری را از خواب بیدار کرد. پشت خط مادرش بود. پسر با عصبانیت

 

گفت: چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟

 

مادر گفت: ۲۵ سال قبل در همین موقع شب تو مرا از خواب بیدار کردی؟ فقط خواستم بگویم تولدت

مبارک. پسر از اینکه دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد..

 

صبح سراغ مادرش رفت. وقتی داخل خانه شد مادرش را پشت میز تلفن با شمع نیمه سوخته یافت ولی

 مادر دیگر در این دنیا نبود..

 

     

 

 

 

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

درباره وبلاگ

سلام به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عاشقانه های من و تو و آدرس saiedn26.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

Alternative content